نیوتیک
هر اندیشه شایسته ای به چهره انسان زیبایی می بخشد
سه حکایـت آمـوزنده و خـواندنـی: حکایت اول: آورده اند که روزی ملا نصر الدین برای تعمیر بام خانه خود مجبور شد .. مصالح ساختمانی را بر پشت الاغ بگذارد و به بالای پشت بام ببرد .. الاغ هم به سختی از پله ها بالا رفت .. ملا مصالح ساختمانی را از دوش الاغ برداشت و سپس الاغ را بطرف پایین هدایت کرد. .هر کاری کرد الاغ از پله پایین نیآمد .. ملا الاغ را رها کرد و به خانه آمد که استراحت کند .. در همین موقع دید الاغ روی پشت بام بالا و پایین می پرد .. وقتی که دوباره به پشت بام رفت .. می خواست الاغ را آرام کند که دید الاغ به هیچ وجه آرام نمی شود و برگشت .. بعد از مدتی متوجه شد که سقف اتاق خراب شده و پاهای الاغ از سقف چوبی آویزان شده .. بالاخره الاغ از سقف به زمین افتاد و مرد .. بعد ملا نصر الدین گفت : لعنت بر من.. که نمی دانستم .. که اگر خر به جایگاه رفیع و پُست مهمی برسد .. هم آنجا را خراب می کند و هم خودش را می کُشد ...

ادامه مطلب...
ارسال توسط فرشید مرادی

صفحه قبل 1 2 3 4 5 صفحه بعد